صدراصدرا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

صدرا نفس مامان و بابا

خرس قطبی مامان و بابا

این لباس پشمالو بانمک مال 35 سال پیش یعنی هم سن بابایی عمر داره، مامان فریده فقط یه بار تن بابایی کرده و بعد گذاشته داخل صندوق تا بده به پسر کوچولو بابا یعنی صدرا بلا و حالا این لباس به شما رسیده   ...
26 بهمن 1392

دوستان صدرا(آرش کوچولو و علیرضا)

این دو تا آقا پسر خوشگل همسایه خونه قبلی مامان فریده هستن که شما اکثر روزا با مامان جون میرفتین خونشون تا با هم بازی کنین از وقتی مامان فریده اسباب کشی کرده، یعنی حدود 3 یا 4 روز بود که دوست جونات ندیده بودی،دیشب اومده بودن خونه جدید مامانی و ما هم رفتیم تا دیدار دوستان تازه بشه ...
20 بهمن 1392

زبان سرای صدرا آموزش مکالمه به زبان صدرا کوچولو

مامان:بع بعی میگه؟ صدرا:بع    مامان:دنبه داری؟  صدرا:ده=نه مامان:خروس چی میگه؟  صدرا:گو گو مامان:اسمت چیه؟ صدرا:ددا مامان بابا کو؟ صدرا:نیس مامان: بریم بشو بشو؟ صدرا:بیم بعد میری سمت در سرویس بهداشتی و در میزنی وقتی چیزی رو از دستت فایم میکنم میگی:کو بابی=بابا مامی=مامان آبی=آب دد=عمو وقتی عمو لپت میکشه میگی:اه جدیدا هم وقتی کسی اذیتت میکنه میگی: اه بد تتم=خاله تکتم وقتی میریم خونه مامان اختر میری پایی اودا=اونجان پله ها می ایستی و داد میزنی تتم،تتم دودود=ماشین
29 دی 1392

فعال شدن مامان و آپلود چند تا عکس از صدرا کوچولو بعد از ماه ها انتظار

92.8.29 خانه معلم منطقه سجاد مشهد اصلاح مو توسط بابایی در 14 ماهگی   تسلیم شدن بابایی برای خرید یک ماشین شارژی بعد از شیرین زبانی شما در فروشگاه فرهنگیان ...
2 دی 1392

خاطره روز تولد صدرا

میخوام برات از شب و روز تولدت بگم از شبی که هر وقت بهش فکر میکنم یه لبخند دلنشین گوشه لبم میشینه و اشک شوغ تو چشمام حلقه میبنده از شبی که مادر شدن با بند بند وجودم احساس کردم و دلم میخواد زمان برگرده عقب تا من دوباره اون حس قشنگ احساس کنم و صدای اولین نفست که با گریه ات همراه رو دوباره بشنوم و بگم جونم پسرم مامان جون گریه نکن عزیزم مامان اینجاست. 7 مهر 1391 برا زایمان رفتم بجنورد و خونه مامان اختر اطراق کردیم تا موعد مقرر برسه و شما سالم و بی دردسر دنیا بیای. و هر روز روزها رو به امید اینکه امشب یا فردا دنیا میای میگذروندم چه انتظار دلنشینی بود.بالاخره لحظه موعود فرا رسید اونشب مامان اختر استانبولی  و ذرت (بلال) آبپز شده پخته بود ...
26 مهر 1392