صدراصدرا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

صدرا نفس مامان و بابا

شیطون بلای مامان جیگر طلای مامان

1392/5/26 13:37
نویسنده : شبنم
346 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جوجو بازم مامان بعد از مدت ها اومد وبت آپ کنه یه چند هفته ای هست همش نق میزنی شبا هم راحت نمیخوابی ساعت 10:30 شب، با بابایی سوار ماشین میشیم و میریم تو خیابونا چرخ میزنیم تا خوابت ببره،امان از اون موقعی که خوابت بگیری و تا ساعت 2 بعد از نیمه شب بیدار باشی گلکم ببخش اگه بعضی اوقات باهات تندی میکنم ولی به خدا دلم برات پر میکشه و حسابی پشیمون میشم که سرت داد کشیدم  میدونم تمام این اذیت کردنات،اذیت کردن که نه بهتر بگم تمام این شیطونیات همش نشانه سالم بودنت و باید روزی هزار مرتبه خدا رو شاکر باشم هر وقت صبرم تموم میشه و میخوام دعوات کنم یاد مامان علیرضا میوفتم که چقدر برا پسر کوچولوش آرزو داشت آرزوهایی که با سهل انگاری پزشکا دود شد رفت هوا و الان علیرضا یه کودک سی پی است و مامانش آرزو داشت وقتی پسرش چهار دست و پا میره زانو بند ببنده یا اینکه در حسرت یه مامان گفتن پسرش مونده و روی صحبتش با مامانایی که تحمل شیطنت کودک خودشون ندارن مامان علیرضا وبلاگش حذف کرده و من از مادر این فرشته زمینی صبر کردن یاد گرفتم و هر روز صبح که از خواب بیدار میشم اول از همه به خودم یادآوری میکنم که در برابر تمام شیطنت های شما صبر کنم صبر صبر صبر.....

راستی طلسم شکست و شما از چهار دست و پا رفتن خودت پرده نمایی کردی اونم دقیقا در پایان 10 ماهگی.جالب اول از مبلا گرفتی و شروع کردی به راه رفتن بعد یاد گرفتی چهار دست و پا بری.حسابی هم دردری شدی تا بابا ازت میپرسه صدرا کجا بریم؟ میگی ددر منم عصر به عصر سوار کالسکه میکنمت و میریم خونه مامان فریده اگه کالسکه رو نگه دارم دسته جلو کالسکه رو میگیری و تکونش میدی؛یعنی مامان بریم دیگهابرو

عاشقتونم عاشق تو و بابایی و زندگیمقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)