صدراصدرا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

صدرا نفس مامان و بابا

کچل کچل کلاچه روغن کله پاچه

1392/3/27 20:31
نویسنده : شبنم
1,245 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره بابایی موهات با ماشین کوتاه کردگریه

یه چند وقتی بود می گفت میخوام موهاش کوتاه کنم منم گفته بودم اول باید آتلیه ببرمش بعد اجازه داری موهاش کوتاه کنی تا اینکه دیروز موفق شدیم ببریمت آتلیه،ساعت 11 صبح وقت داد ولی شما اون ساعت رو مود بد اخلاقی بودی،هر جور بود خوابوندیمت و به عکاست زنگ زدم گفتم دیرتر میام خلاصه جونم برات بگه این چند روزی که بجنورد بودیم با نق نقات و گریه هات همه رو زابرا کردی تصمیم گرفتم از این به بعد فقط یه شب بمونم و با بابایی برم، با بابایی هم برگردم.بعد ظهردیروز با خاله مریم برا انتخاب اولیه عکس ها رفتیم آتلیه،عکسات خوب شده بود خصوصا این که دوست داشتم از ژشت معروفت( انگشت اشاره ات میزاری گوشه دهنت)عکس داشته باشم و شما دل مامان نشکستی و یه ژشت خوشگل برا آقای عکاس گرفتی یه اتفاق بد هم افتاد البته بخیر گذشت،برای چند تا از عکسات شما رو نشوندیم رو یه باکس و قرار شد از کنار هوات داشته باشم ، چون تازه نشستن یاد گرفتی بعد از مدتی  خسته میشی و به پشت میوفتی دیروز هم کم مونده بود از رو باکس به پشت بیوفتی که تونستم بازوت بگیرم چقدر ترسیدم فقط یه لحظه گفتم یا حسین و با اون کفشای پاشنه بلند پریدم و گرفتمتآخراستی یه چند روزی هست که برات شعر میخونم و شما هم سر سری می کنی امروزم یه کوچولو دست دسی کردیلبخند

قربونت بشم گریه نکن موهات دوباره مثل روز اولش میشه، ای بابایی پسرم کچل کرد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)